خواندنی
سه شنبه29 اسفند 1402     Tuesday, March 19, 2024
1398/10/17
گروه :
فرهنگی
کدخبر :
26993
1239
چاپ :

معرفی کتاب

معرفی کتاب

پندنامه ـ یحیی خانمحمد آذری ـ انتشارات سمرقند ـ تهران 1389 
پندنامه
یحیی خانمحمدآذری با گزینش از : فردوسی توسی ، نظامی گنجوی، جلالالدین بلخی و نیز سعدی و حافظ شیرازی ؛ این پندنامه را گردآورده است . 
بدینسان یحیی خانمحمدآذری ، پژوهشگر و شاعر نامآشنای میهنمان، پندنامهای به شمار بسیار « پندنامهها » افزود . این پندنامه دومین پندنامهای است که از سوی انتشارات سمرقند با فرنام « پندهای شاهنامه » به گزینش دکتر محمد رسولی در سال 1391 منتشر گردید . 
اما جای شگفتی است که با وجود این شمار پندنامه ، حکومتگران در دورههای اخیر ، از آنها « پند» نگرفتهاند و همچنان خطای گذشتگان را تکرار میکنند . 
« پندنامهی » یحیی خانمحمدآذری به قطع وزیری است در 279 رویه که امید است ، مردمان و حاکمان را پندآموز باشد . 


مشروطیت ایرانی ـ هوشنگ طالع ـ انتشارات سمرقند ( زیر چاپ ) 
مشزوطست ایرانی
نگاهی نو به مشروطیت ایرانی و بطنشکافی ژرف از این رخداد تاریخی . در پیشدرآمد این کتاب ، نویسنده مینویسد :  
مشروطیت ایرانی در دوران زندگانی 72 سالهی خود ، با سه کودتا با حمایت بیگانگان ، روبرو گردید و ایران دو بار در دوران مشروطیت یعنی در جریان جنگ نخست و دوم جهانی از سوی قدرتهای استعماری روس و انگلیس اشغال نظامی شد که در اشغال ایران در سوم شهریور 1320 ، آمریکاییان نیز به صف اشغالگران پیوستند .
اما با کودتا علیه مشروطیت و پا گرفتن حکومت دیکتاتوری ، چونان دوران پیش از مشروطیت ، نه تنها امتیاز به بیگانگان داده شد ؛ بلکه بخش یا بخشهایی از کشور نیز تجزیه گردید :
کودتای یکم علیه مشروطیت ایرانی ( کودتای محمدعلیشاه ـ امپراتوری تزاری روس و سکوتِ همراه با رضایت  بریتانیا ) ، با خیزش مسلحانهی مردم نتوانست پا بگیرد و خیلی زود درهم کوبیده شد . 
در کودتای دوم ( سیدضیاالدین طباطبایی ـ رضاخان ـ امپراتوری بریتانیا و سکوتِ همراه با رضایت اتحاد شوروی ) و رسیدن رضاخان به قدرت مطلقه ، آرارات کوچک و سرچشمهی قرهسو ( استان آغری در ترکیه ) ، از کشور تجزیه و « دو دستی » تقدیم حکومت ترکیه گردید . همچنین ، در قالب قرارداد مرزی با عراق ( حکومت ساخته و پرداخته بریتانیا بر پهنهی میانرودان « دل ایرانشهر » ، دو قرارداد نامعتبر 1911 و 1913 مورد پذیرش حکومت کودتا قرار گرفت و در نتیجه ایالتهای سلیمانیه و خانقین ، از ایران تجزیه شد  . دو قرارداد مزبور از آنجا که به تصویب مجلس شورای ملی نرسیده بود ، از نظر دولت ایران غیرقانونی بود ؛ اما رضا شاه ، با رسانیدن آن به تصویب مجلس شورای ملیِ مصلوبالاختیار ، تجزیهی دو بخش مهم و حیاتی کشور را قانونی کرد و « دودستی» تقدیم حکومت زادهی استعماربریتانیا بر پهنهی میانرودان )عراق  نمود . افزون بر آن رضاشاه ، امتیاز دارسی را به مدت 60 سال تمدید کرد . البته امتیاز شیلات شمال را نیز در سال 1306 به اتحاد شوروی واگذار کرد .
در کودتای سوم علیه مشروطیت ایرانی ( محمدرضا شاه پهلوی ـ آمریکا و انگلیس با سکوتِ همراه با رضایت اتحاد شوروی ) ، افزون بر دادن امتیاز کنسرسیوم بر خلاف قانون ملی شدن صنایع نفت در سرتاسر کشور به آمریکا ، انگلیس و فرانسه ، قریهی ( شهرستان ) فیروزه را « دودستی » تقدیم اتحاد شوروی کرد و سپس ، گلهجزیره ( مجمعالجزایر ) بحرین را نیز از ایران تجزیه نمود .
کودتای سوم که 25 سال پایید ، ریشههای خیزش و نیروی بازسازی مشروطیت ایرانی را چنان خشکاند که مردم این سرزمین ، به پیشباز « مشروعه » رفتند ؛ مشروعهای که برای به دست آوردن « مشروطه » ، آن را درمیدان توپخانه به دار آویخته بودند . 
این در حالی است که با استقرار مشروطیت ایرانی ( با اما و اگر ) میان سالهای 1320 تا 1332 با وجود اشغال کشور و فشار اشغالگران ، امتیاز نفت به آنان داده نشد ؛ تلاش اتحاد شوروی به عنوان یکی از اشغالگران برای تجزیهی آذربایجان ، ناکام گذارده شد ؛ صنایع نفت در سرتا سر کشور ، ملی گردید . هم چنین در سال 1331 ، شیلات شمال نیز ملی اعلام گردید .


کاریکلماتور

*از این ستون تا آن ستون فرج است ، به شرطی که خِرَد پلسازی داشته باشی !
*خدا روزیت را میدهد ، به شرطی که روزی 8 ساعت کار کنی !
* برف بیجا ، بجای شکوفههای جوانمرگ مینشیند !
* چهل سال تعصبی را یدک کشیدند ، که حالا سیر از گرسنه میپرسد منافع ملی سیری چند !
* حتی ما هم که آقا نبودیم ، از اول گفتیم : آقا صورت مساله غلط است !
*  بدترین خوردنی جهان ، گول خوردن است !
* خیلیها دل از دست دادند ، اما فقط بیدل دهلوی معروف شد !
* جای خای دوست را میشود با کتاب پر کرد ؛ اما هیچ دوستی در کتابخانه جا نمیگیرد !
* آنکه کتابخانهی بزرگی دارد ، شاید آدم بزرگی باشد ؛ اما آنکه کتابخانه ندارد فکر میکتد آدم بزرگی است !
* کسی که نان قلمش را میخورد باید دید از کجا آب میخورد !
* از قلم پرسیدند چرا خودت را سانسور میکنی ؟ گفت : از بچگی دلم را خالی کردهاند !
* از نویسنده پرسیدند چرا قلم نمیزنی ؟ گفت : از گرسنگی با آن سوپ درست کردم !
* کسی که به قلم ایست میدهد ، به جهل مرکب بیست میدهد !
* دزدی که پاهاش را قلم کرده بودند ، با آنها مینوشت !
* اولین فایده خواندن تاریخ این است که میفهمی خانهی خودت را چند بار به خودت فروختهاند !
* و زندگی کتابی است که پیش از نوشتن چاپ میشود !
 
برچسب ها : کتابمعرفي

دیدگاه کاربران

مخاطبان گرامی، برای انتشار نظرات لطفا نکات زیر را رعایت فرمایید :

  1. نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  2. نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های اسلامی منتشر نمی‌شود.
  3. نظرات پس از ویرایش ارسال می‌شود.
دیدگاه شما ثبت شد
مطالب پیشنهادی
خواندنی

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به ماهنامه خواندنی می باشد.